Deudic | برگرداندن | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی


Total search result: 10 (3445 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	verhindern U	برگرداندن
	kotzen U	برگرداندن
	etwas [Akkusativ] übersetzen [aus einer oder in eine Sprache] U	برگرداندن [نوشتنی] چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
	umsetzen U	برگرداندن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	zurückpfeifen U	با سوت برگرداندن
	Jemandem die Einreise verweigern U	کسی را در مرز برگرداندن
	Jemanden an der Grenze zurückweisen U	کسی را در مرز برگرداندن
	Abschiebehaft {f} U	بازداشت [تا زمان برگرداندن به کشور خود]
	heimschicken U	به خانه [از جایی که آمده اند] برگرداندن
	etwas ausspucken U	چیزی را برگرداندن [توزیع کردن ] [مانند از دستگاه خودکار فروشنده]

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)