Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 8 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Verräter
{m}
U
خیانتکار
[خاین به کشور ]
Verräter
{m}
U
نمک به حرام
[خاین ]
Verräter
{m}
U
مرتد
[از دین برگشته]
Verräter
{m}
U
کسی که پشت سر کسی دیگر دروغ پخش کند یا شکایت بیخود کند.
Verräter
{m}
U
خیانتکار
[همکاری یا دوستی که قابل اعتماد در نظر گرفته شود اما پشت سر آدم حمله می کند ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zum Verräter werden
U
خائن شدن
Er wurde als Verräter enttarnt.
U
او
[مرد ]
به عنوان خیانتکار افشا شد.
Er wurde als Verräter enttarnt.
U
هویت مخفی او
[مرد]
بعنوان خائن افشا شد.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com