Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Entwicklungsverlauf
{m}
U
روند تکامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Tektonik
{f}
U
جنبش کلی و روند تکامل پوسته
[سخت]
زمین
Other Matches
Entwicklungsverlauf
{m}
U
سیر تکامل
Embryonalentwicklung
{f}
U
تکامل جنینی
Entwicklungsgeschichte
{f}
U
تاریخ تکامل
entwickeln
U
تکامل یافتن
Entwicklungstheorie
{f}
U
نظریه تکامل
Entwicklungsbeschleunigung
{f}
U
سرعت تکامل
Entwicklungsphase
{f}
U
مرحله تکامل
Abstammungslehre
{f}
U
تئوری تکامل
Abstammungslehre
{f}
U
نظریه تکامل
Entwicklungsgang
{m}
U
سیر تکامل
Entwicklungsstufe
{f}
U
مرحله تکامل
Geschichte
{f}
von etwas
U
نگارش تکامل تاریخی
Entwicklungsperiode
{f}
U
دوره تحول و تکامل
Entwicklung
{f}
U
تکامل
[فرگشت]
[جانوران و گیاهان]
Evolution
{f}
U
تکامل
[فرگشت]
[جانوران و گیاهان]
Die Geschichte der römischen Kaiser.
U
نگارش تکامل تاریخی قیصرهای رومی.
Tendenz
{f}
U
روند
Ablauf
{m}
U
روند
Strömung
{f}
U
روند
Trend
{m}
U
روند
Verhandlungsverlauf
{m}
U
روند مذاکرات
Ausführungsweise
{f}
U
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
Art und Weise
{f}
U
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
Modalität
{f}
U
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
das Verfahren abkürzen
U
جریان روند را کوتاه کردن
Vorgehensweise
{f}
U
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
eine Runde weiterkommen
U
یک روند جلو رفتن
[ورزش]
in die nächste Runde kommen
U
یک روند جلو رفتن
[ورزش]
Wahl
{f}
U
انتخابات
[روند و نتیجه]
[سیاست]
einen Lernprozess durchmachen
U
دوره روند آموزشی را گذراند
ins Stocken bringen
U
به توقف آوردن
[مثال روند کاری]
apothekenübliche Produkte
U
کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
etwas auf Eis liegen
<idiom>
U
در حال توقف بودن چیزی
[روند کاری]
Wie sind die Abholmodalitäten bei ...?
U
روند جمع آوری برای ... چه
[جور]
است ؟
Diese Gespräche sind für die Zukunft des Friedensprozesses entscheidend.
U
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
vergüten
U
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
ausglühen
U
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
tempern
U
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
anlassen
U
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
Jemands Pläne durchkreuzen
U
آرام آرام متوقف کردن کار کسی
[روند کاری]
Die sequenzierung
U
تعین ساختار پی در پی در یک روند، ترتیب متوالی ،به ترتیب،پشت سر هم،
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com