Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Durchschnittspreis {m} U بهای میانگین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Anschaffungspreis {m} U بهای تهیه
Gesamtpreis {m} U بهای کامل
Benzinpreis {m} U بهای بنزین
Briefporto {n} U بهای تمبر
verbilligte Karte! U کارت با بهای نازل
Bezugspreis {m} U بهای اشتراک [نشریه]
verbilligte Karte! U کارت با بهای نازل!
Steuer abziehen U مالیات کم کردن [ از درآمد یا بهای کالایی]
in Raten abzahlen U قسطی پرداختن [کمتراز بهای اصلی]
tilgen U قسطی پرداختن [کمتراز بهای اصلی]
Einbruch {m} U سقوط [مثال بهای سهم در بورس]
Wie viel kostet ein Zimmer für zwei Personen? U بهای یک اتاق برای دو نفر چقدر است؟
im Durchschnitt [i.D.] U در میانگین
Durchschnittsergebnis {n} U میانگین
im Schnitt U در میانگین
im Durchschnitt U در میانگین
Durchschnittsnote {f} U میانگین
arithmetisches Mittel {n} U میانگین [آمارشناسی]
Durchschnitt {m} U میانگین [آمارشناسی]
Mittelwert {m} U میانگین [ریاضی]
Durchschnittszahl {f} U عدد میانگین
geometrisches Mittel {n} U میانگین هندسی [ریاضی]
harmonisches Mittel {n} U میانگین همساز [ریاضی]
arithmetisches Mittel {n} U میانگین حسابی [آمارشناسی ]
Durchschnitt {m} U میانگین حسابی [آمارشناسی ]
harmonisches Mittel {n} U میانگین هارمونیک [ریاضی]
Brutto {n} U بهای کالا با مالیات [دستمزد یا حقوق قبل از کاهش مالیات و خرج اجتماعی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com