Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Das bietet sich als Lösung an.
U
این می تواند یک راه حل واضح
[به مشکل]
فراهم کند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Jemanden
[mal]
am Arsch lecken können
U
کسی می تواند برود گم بشود
[اصطلاح رکیک]
Sie weiß sich allein nicht zu behelfen.
U
او
[زن]
نمی تواند به تنهایی خودش را اداره کند.
Hardtop
{m}
,
{n}
U
سقف سخت خودرو
[که می تواند برداشته شود]
Er kann nicht sitzen, geschweige denn gehen.
U
او
[مرد]
نمی تواند بنشیند چه برسد به راه برود.
Der Schaden kann nicht aus Versehen verursacht worden sein.
U
آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
Sie kann diesem Konzept eine Menge abgewinnen.
U
از این راه کار
[عقیده]
او
[زن]
می تواند خیلی سود بگیرد.
Der Körper
[Kreislauf]
von Sportlern ist in hohem Maße belastbar.
U
بدن
[گردش خون]
یک ورزشکار می تواند فشار زیادی را تحمل بکند .
kein Mensch ist unbegrenzt belastbar.
U
هیچ کس نمی تواند کار
[سو استفاده]
را به طور نامحدود تحمل بکند.
Eine einzige Panne bei einer Fluggesellschaft kann bei den Reisenden einen bleibenden Eindruck hinterlassen.
U
تنها یک اشتباه شرکت هواپیمایی می تواند خاطره طولانی مدت به سرنشینان بگذارد.
Man kann nicht über seinen eigenen Schatten springen.
<idiom>
U
آدم نمی تواند غریزه اش را ترک کند
[تغییر دهد]
.
[اصطلاح روزمره]
Ein enger Freund kann zu einem engen Feind werden.
U
یک دوست نزدیک می تواند به یک دشمن نزدیک تبدیل شود.
eindeutig
<adj.>
U
واضح
deutlich
<adj.>
U
واضح
erklären
U
واضح کردن
klarstellen
U
واضح کردن
Alles klar.
U
واضح است.
näher erläutern
U
واضح کردن
klären
U
واضح کردن
aufklären
U
واضح کردن
klarlegen
U
واضح کردن
scharfes Bild
{n}
U
تصویر واضح
deutliche Aussprache
{f}
U
تلفظ واضح و روشن
Es wurde ihm klar.
U
برای او
[مرد]
واضح شد.
naheliegend sein
U
واضح
[معلوم ]
بودن
für Jemanden feststehen
U
برای کسی واضح بودن
Da fragst du noch?
U
این باید واضح باشد برای تو
Das spricht Bände.
<idiom>
U
چیزی را کاملأ واضح بیان می کند.
Aus ihren Augen sprach die Verzweiflung.
U
در چشمهای او
[زن]
ناامیدی کاملا واضح است.
Jemanden mit Jemandem verkuppeln
U
کسی را با کسی دیگر زوج کردن
[برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر]
[همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
[اصطلاح روزمره]
laut und deutlich
U
بلند و واضح
[وقتی کسی سخنگویی می کند]
Bände sprechen
[für]
U
کاملأ واضح بیان کردن
[اصطلاح مجازی]
Die Art, wie sie sich anzieht, sagt viel über sie aus.
U
به سبکی که او
[زن]
لباس می پوشد خیلی واضح بیان می کند چه جور آدمی است.
Der Verurteilte kann zwischen Recht und Unrecht
[kann Recht von Unrecht]
nicht unterscheiden.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com