Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Machen Sie von jedem Film drei Abzüge.
U
از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Volltanken.
U
پر بکنید.
Was wollen Sie damit anfangen?
U
با این چه می خواهید بکنید؟
Beachten Sie bitte die Hausordnung
[Gefahrenhinweise]
.
U
توجه بکنید به قواعد جایگاه
[اظهارات خطر]
.
Immer nur zu!
U
بفرما!
[این کار را که دوست دارید بکنید]
Würden Sie bitte dieses Paket für mich wiegen?
U
می توانید لطفا این بسته را برایم وزن بکنید.
Sie müssen mich anhören.
U
شما باید به من گوش بکنید
[ببینید چی می خواهم بگویم]
.
Ihr müsst darauf achten, zwischen Fakten und Meinungen zu differenzieren
[ Fakten von Meinungen zu trennen]
.
U
شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید
[حقایق را از نظرات تشخیص بدهید]
.
Filmspule
{f}
U
حلقه فیلم
Farbfilm
{m}
U
فیلم رنگی
Dokumentarfilm
{m}
U
فیلم مستند
Filmregisseur
{m}
U
کارگردان فیلم
Drehbuch
{n}
U
داستان فیلم
Drehbuch
{n}
U
فیلم نامه
Entwicklung
{f}
U
ظهور
[فیلم]
Filmpreis
{m}
U
جایزه فیلم
Filmspule
{f}
U
قرقره فیلم
Filmstreifen
{m}
U
نوار فیلم
Fernsehfilm
{m}
U
فیلم تلویزیونی
Filmvorstellung
{f}
U
نمایش فیلم
Fernsehspiel
{n}
U
فیلم تلویزیونی
Drehbuchautor
{m}
U
فیلم نامه نویس
Film
{m}
U
فیلم
[عکاسی یا سینما]
Filmatelier
{n}
U
استودیوی فیلم برداری
Filmgelände
{n}
U
استودیوی فیلم برداری
Szenario
{n}
U
متن فیلم سینمایی
Filmgesellschaft
{f}
U
شرکت فیلم سازی
Filmkamera
{f}
U
دوربین فیلم برداری
Filmleinwand
{f}
U
پرده نمایش فیلم
Filmheld
{m}
U
هنرپیشه اول فیلم
Filmprojektor
{m}
U
دستگاه پرژکتور فیلم
Filmvorschau
{f}
U
نمایش نمونه فیلم
Filmstudio
{n}
U
استودیوی فیلم برداری
Filmproduzent
{m}
U
تهیه کننده فیلم
spannend
<adj.>
U
مجذوب کننده
[کتاب یا فیلم]
fesselnd
<adj.>
U
مجذوب کننده
[کتاب یا فیلم]
Vorkämpfer
{m}
U
بازیگر عمده
[در فیلم یا نمایش]
Protagonist
{m}
U
بازیگر عمده
[در فیلم یا نمایش]
auftreten
U
بازی کردن
[فیلم یا تئاتر]
Entwickler
{m}
U
دوای ظاهر کردن فیلم
Sie stellt in dem Film eine Tänzerin dar.
U
او
[زن]
نقش یک رقاص
[زن]
را در فیلم بازی می کند.
sich
[Dativ]
eine DVD reinziehen
<idiom>
U
فیلم دی وی دی نگاه کردن
[اصطلاح روزمره]
nicht zum Ansehen
[Anschauen]
[Film, TV]
<adj.>
U
ارزش دیدن نداشته باشد
[فیلم یا تلویزیون]
Die Dokumentation versucht, die Ereignisse wahrheitsgetreu zu schildern.
U
این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
Vorlage
{f}
auf Film
U
فیلم شفاف چاپ افست
[فناوری چاپ ]
Die Botschaft des Films ist, dass ...
U
پیام این فیلم این است که ...
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com