Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
ein Geschäft führen
U
شرکتی
[مغازه ای]
را چرخاندن
ein Geschäft leiten
U
شرکتی
[مغازه ای]
را مدیریت کردن
ein Geschäft eröffnen
U
شرکتی
[مغازه ای]
را تاسیس
[افتتاح]
کردن
Briefkastenfirma
{f}
U
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
eine renommierte Firma
U
شرکتی با اعتبار
an einem Unternehmen beteiligt sein
U
در شرکتی سهمی داشتن
Anteile an einem Unternehmen haben
U
در شرکتی سهمی داشتن
Flurfunk
{m}
U
سخن چینی
[در دفتری یا شرکتی]
Plansoll
{n}
U
هدف
[تولید یا درآمد شرکتی]
Soll
{n}
U
هدف
[تولید یا درآمد شرکتی]
an einem Unternehmen beteiligt sein
U
در شرکتی دارائی سهام داشتن
ein Geschäft fortführen
U
به اداره شرکتی
[مغازه ای]
ادامه دادن
Betrieb
{m}
U
کار
[فعالیت]
[عمل]
[ در کارخانه ای یا شرکتی]
[eine Firma]
umkrempeln
<idiom>
U
سازمان
[شرکتی را ]
اساسا تغییر دادن
Plansoll
{n}
U
هدف
[تولید]
برنامه ریزی شده شرکتی
Finanzverschuldung
{f}
U
نسبت قرض به ارزش سهام معمولی شرکتی
[اقتصاد]
Netto-Finanzverschuldung
U
نسبت خالص قرض به ارزش سهام معمولی شرکتی
[اقتصاد]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com