Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Es wird schon
[schiefgehen]
!
<idiom>
U
درمان میشود!
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Abhilfe
{f}
U
درمان
Behandlung
{f}
U
درمان
Behandlungsmethode
{f}
U
روش درمان
Behandlungsweise
{f}
U
روش درمان
heilen
U
درمان کردن
Ausheilung
{f}
U
درمان کامل
Abmagerungskur
{f}
U
درمان چاقی
Entziehungskur
{f}
U
درمان اعتیاد
Diätetik
{f}
U
درمان با پرهیز
Badekur
{f}
U
دوره درمان با آب معدنی
Bewegungstherapie
{f}
U
درمان بوسیله حرکت
Allopathie
{f}
U
درمان دارویی
[پزشکی]
Diätetik
{f}
U
درمان با رژیم غذایی
Diathermie
{f}
U
دیاترمی
[درمان با حرارت]
Jemanden behandeln
U
درمان کردن کسی
Dekokt
{n}
U
جوشانده
[برای درمان]
Wurzelbehandlung
{f}
U
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
Wurzelkanalbehandlung
{f}
U
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
Badearzt
{m}
U
پزشک متخصص درمان با آب معدنی
Chemotherapie
{f}
U
شیمی درمانی
[درمان به وسیله مواد شیمیایی]
Damit wir eine Heilung oder Besserung der Krankheit herbeiführen können.
U
تا ما بتوانیم باعث درمان یا بهبودی بیماری بشویم.
inklusive?
U
شاملش هم میشود؟
schon ab 100 Euro
U
از ۱۰۰ اویروآغاز میشود
Ist es
[Ihnen]
möglich mir vorsichtshalber zu sagen
آیا میشود احتیاطا به من بگوئید
Er wird mächtig sauer.
U
او
[مرد]
خیلی ناراحت میشود.
Futon
{m}
[japanische Matratze]
U
نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
belangvoll
<adj.>
U
مهم
[به ندرت استفاده میشود]
Kreditkarten werden
[nicht]
akzeptiert.
U
کارت اعتبار پذیرفته
[ن]
میشود.
Hunger erzeugt Kriminalität.
U
گرسنگی سبب جرم و جنایت میشود.
Das wird schon wieder!
U
همه چیز دوباره خوب میشود!
Vor. 15 Min Versp.
[Voraussichtlich 15 Minuten Verspätung]
U
۱۵دقیقه تاخیر تخمین زده میشود.
jemanden kündigen
U
به کسی آگهی دادن
[که مرخص میشود]
Diese Salbe zieht schnell
[in die Haut]
ein.
U
این پماد تند جذب
[به پوست]
میشود.
Biennale
{f}
U
بی ینال
[جشنواره هنری که دو سال یکبار برگزار میشود]
Würden Sie bitte wiederholen, was Sie gesagt haben?
U
میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
Einbrecher
{m}
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
Sie schafft es, ein halbes Dutzend Aufgaben gleichzeitig zu erledigen.
U
او
[زن]
موفق میشود یک جین تکلیف را همزمان انجام دهد.
geteilt
U
تقسیم شده
[نشان می دهد کدام ایستگاه قطار جدا میشود]
Verzögerung
{f}
U
تاخیر بین زمانی که دستور وارد کامپیوتر میشود و اجرای آن یا بازگشت نتیجه
[رایانه شناسی]
Leitmotiv
{n}
U
عبارت برجسته و ملودی درموسیقی که چند دفعه تکرار میشود و مربوط به شخصی یا داستانی است
Wir betrachten es als große Ehre, Sie heute abend hier bei uns begrüßen zu dürfen.
U
این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
der rote Faden
U
عبارت برجسته و ملودی درموسیقی که چند دفعه تکرار میشود و مربوط به شخصی یا داستانی است
Wie heisst das Netz?
U
اسم شبکه رایانه
[برای وصل به شبکه نشان داده میشود]
چه است؟
Ansteckbukett
{n}
U
دسته گلی که برای زدن روی مچ دست تهیه میشود
[برای جشن فارغ التحصیل از دبیرستان]
Rechtsprechungsrecht
{n}
U
قانون موضوعه
[رویه ای که قاضی قانون جنایی در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعد سابقه میشود]
[حقوق]
[nicht kodifiziertes]
Präzedenzrecht
{n}
U
قانون موضوعه
[رویه ای که قاضی قانون جنایی در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعد سابقه میشود]
[حقوق]
Danke für den Rückruf.
U
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
Es reiht sich Niederlage an Niederlage.
U
شکست پشت شکست ردیف میشود.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com