Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (7302 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Aussicht {f} [auf etwas] U آینده نگری [چشم انداز] [پیش بینی] چیزی
Perspektive {f} [auf etwas] U آینده نگری [چشم انداز] [پیش بینی] چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Wir wissen nicht, wie die Welt in 20 Jahren aussieht, geschweige denn in 100 Jahren. U ما نمی دانیم دنیا در ۲۰ سال آینده چه جور تغییر می کند چه برسد به ۱۰۰ سال آینده.
angehender Vater {m} U پدر در آینده [در آینده پدر می شود]
Rückblick {m} [auf] U پس نگری [به]
Rückschau {f} [auf] U پس نگری [به]
In der Zukunft. U در آینده.
Zukunft {f} U آینده
weder jetzt noch in Zukunft U نه اکنون و نه در آینده
Futurismus {m} U آینده گرایی
für die Zukunft U برای آینده
Beruf ohne Zukunft U شغلی بی آینده
tragfähig <adj.> U آینده گرا
künftig <adv.> U برای آینده
Angst vor der Zukunft U ترس از آینده
ferne Zukunft U آینده دور
zukunftsfähig <adj.> U آینده گرا
Futurologie {f} U آینده شناسی
Futurist {m} U آینده گرا
angehender Arzt U پزشک آینده
Futurologe {m} U آینده شناس
Zukunftsangst {f} U وحشت از آینده
fernerhin <adv.> U برای آینده
in naher Zukunft U در آینده نزدیک
Zukunft {f} U فردا [ آینده]
die Zukunft [ das Morgen] U آینده [فردا]
zukunftsfähig <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
tragfähig <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
eine rosige Zukunft U آینده امید بخشی
Zukunft {f} U زمان آینده [زبانشناسی ]
Futur {n} U زمان آینده [زبانشناسی]
werden U فعل کمکی آینده [خواستن ]
auf etwas [Zukünftiges] verzichten U دست برداشتن از چیزی [در آینده]
erwartungsvoll in die Zukunft blicken U با انتظار به آینده نگاه کردن
Denk nicht an das Morgen. U نگران فردا [آینده] نباش.
in der Zukunft U در زمان آینده [دستور زبان]
im Futur U در زمان آینده [دستور زبان]
seine Zukunft verbauen U خسارت زدن به آینده خود
etwas [Akkusativ] als Vorrat einlagern U انباشتن چیزی برای استفاده در آینده
Die Zukunft der Mannschaft liegt im Ungewissen. U آینده این تیم بلاتکلیف است.
etwas [Akkusativ] speichern U انباشتن چیزی برای استفاده در آینده
einen Vorrat von etwas [Dativ] anlegen U انباشتن چیزی برای استفاده در آینده
Ich würde gerne wissen, was mich in Zukunft erwartet. U من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
Die Reservierung ist für Montag nächster Woche. U رزرو برای دوشنبه هفته آینده است.
Die staatliche Beihilfe wird nächstes Jahr auslaufen. U یارانه دولتی در سال آینده به پایان می رسد.
Vorahnung {f} U فن احساس وقوع امری در آینده [حدس ] [گمان]
Verdacht {m} U فن احساس وقوع امری در آینده [حدس ] [گمان]
Ahnung {f} U فن احساس وقوع امری در آینده [حدس ] [گمان]
Gefühl {n} U فن احساس وقوع امری در آینده [حدس ] [گمان]
Sie nahm sich vor, in Zukunft einen weiten Bogen um ihn zu machen. U او [زن] تصمیم گرفت در آینده ازاو [مرد] دوری کند.
Die Zukunft der Tagesklinik ist mit einem [großen] Fragezeichen versehen. U آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.
Eine Reform des Versicherungsrechts bleibt der Zukunft vorbehalten. U هر اصلاح قانون بیمه باید به آینده باقی گذاشته شود.
Eine Reform des Pensionsrechts bleibt der Zukunft vorbehalten. U هر اصلاح قانون بازنشستگی باید به آینده باقی گذاشته شود.
Das hat in Zukunft tunlichst zu unterbleiben. U در آینده این موضوع به هیچ شرطی نباید پیش بیاید.
Das ist wichtig, nicht nur heute, sondern auch und gerade für die Zukunft. U این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
Diese Gespräche sind für die Zukunft des Friedensprozesses entscheidend. U این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
Schauen Sie nächste Woche wieder rein, wenn es heißt Happy Hour . U هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
Es bleibt der Zukunft vorbehalten, die Studie unter besser kontrollierten Bedingungen zu wiederholen. U این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
Recent search history Forum search
1werdet ihr die Küche bald fertig geputzt haben?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com